۱۳۹۳ فروردین ۱, جمعه




سال نومی شود.زمین نفسی دوباره می کشد.برگ ها به رنگ در می آیند و گل ها لبخند می زند
و پرنده های خسته بر می گردند و دراین رویش سبز دوباره...من...تو...ما...
کجا ایستاده اییم.سهم ما چیست؟..نقش ما چیست؟...پیوند ما در دوباره شدن با کیست؟...
زمین سلامت می کنیم و ابرها درودتان باد و
چون همیشه امیدوار و سال نومبارک...

۱۳۹۲ اسفند ۱۷, شنبه




دریا نیستم


دریا نیستم
تا موج هایم   
    چشم هایت را خیره کند
باد نیستم
تا موهایت را نوازش کنم
کوه نیستم
   تا شانه ام،ازدرد هایت خانه بسازد

من فقط یک زن خیالاتی ام

زنی که هرشب با فکرهای تازه اش می خوابد
و صبح به آن    
          زندگی می بازد!



 آخر٫ خودم!
 



گر جهنم ساختم فردوس هم ميسازمت
ای وطن ميسازمت آخر خودم ميسازمت
آنقدر هايی كه ميگويند تنبل نيستم
با تفنگت گر شكستم با قلم ميسازمت
آينه در آينه در رهگذار عاطفه
سنگ اندر سنگ در راه ستم ميسازمت
هر كه آمد بر سرت بم ريخت؛ اما غم مخور
من از آهنپاره های سرخ بم ميسازمت
غم مخور ای خانهء ویران ولی زیبای من
با نفس های امیدم دمبدم میسازمت
تا تو زیباتر شوی گل میشوم گًل میشوم؟

باورم كن یك رقم نی یك رقم میسازمت

داکتر سميع حامد